خلاصه :
پسر نوجوانی جرمی , جرمی است که در نوجوانی زندگی میکند . یعنی تا زمانی که او سعی میکند از یک عینک آفتابی مجازی در مرکز خرید استفاده کند . بعد از آن روز , او شروع به گفتن چیزهایی میکند که به ذهنش میرسد . از گفتن این که این بهترین چیز برای کسی نیست , یا به طور کامل تحقیر کننده است , احتمالا این را گفتهاست . به عنوان یک تصمیم , او و خواهرش ویکتوریا سعی کردند دهانش